به مناسبت 14مرداد صدور فرمان مشروطیت در سال 1285

آنچه که مسلم است ما بلحاظ فردی اگر از بسیاری ملیتهای جهان جلوتر نباشیم عقب نیستیم و از خیلی از انها از نظر فراست و ذکاوت بسیار سریم و گواه این مدعا موفقیتهای زیاد فردی ایرانیان در مسابقات علمی و در بعضی رشته های ورزشی و حتی در بعضی فعالیتهای اجتماعی ،اداری بین اللملی می باشد . و سرزمین ما هم که از لحاظ منابع خدادادی سرشار از ثروتهاست ، حالا بااین اوصاف چرا در قرن بیست ویکم در حالیکه از انقلاب مشروطه خواهی 110 سال بیشتر می گذرد و این انقلاب که بنوعی و یا به واقع برای مردم سالاری بوده و نشان از فرهیختگی و پیشرو بودن ما در ان زمان را دارد ،بگذریم از اینکه که ما ایران پیشرفته قبل از اسلام و بعداز ان را نیز وارثیم ، ما باید با یک چنین نظام حکومتی از لحاظ اداری ، سیاسی ضعیف و غیر قابل دفاعی مواجه باشیم ؟!!!
و راه حل چیست ؟ 
ایا باید قبول کنیم که خودمان بفنارفتیم؟ 
و برای آینده گانمان چه کنیم و یا چه توجیهی برایشان بیاوریم ؟

ازآانجاییکه این مطلب را باراول درپست خود در شبکه اجتماعی فیس بوک گذاشته بودم ، دوستان بزرگواری نظراتی سودمند ارایه دادند ومن حیفم امد که در اینجا نیاورم  

نظر جناب آقای مهدوی از دوستان عزیز : دولت رانتینر، مسئولانی بدون بلوغ مدنی و مردمی که تنها حرف می زنند، دست به دست هم داده اند تا چنین شودو............

نظر اینجانب :  مردمانی که حرف میزنند ولی حاضر نیستند ریالی به مقیاس هزینه کنند !!!

نظر بزگوار جناب اقای صامتلی از دوستان عزیز : ما قبلا به شدت دچار مشکلات "هویتی" و "معرفتی" بودیم که در دهه اخیر فجایع "زیست محیطی" هم به ان اضافه شده است. "هویتی" از آن جهت که هنوز بسیاری از ایرانیان قادر به اتصال دوران قبل از اسلام با بعد از اسلام نیستند. اسکندر و مدنیت هلنی بعد ان را تمسخر می کنند، گواینکه اشکانیان دنباله روی این تمدن نبودند. آنها اسلام را به عنوان حمله اعراب وحشی می دانند. حال آنکه تمدن فلات ایران بدون اسلام معنایی ندارد. همین افراد با شعاع بیشتری ترکان را نیز بیگانه فرض می کنند و انرا با مغولان قیاس می کنند در حالیکه میزان زیانهای ناشی از حمله اشرف افغان کمتر از مغولان نبود. خلاصه کلام اینکه این مشکل هویتی با ورود مدرنیزم تعمیق شد و صورتهای توهمی و احمقانه ای به خود گرفت. از نظر "معرفتی" که وضع بسیار خرابتر است. اساسا ملتهای ایران و خاورمیانه به تعطیلات تاریخ رفته اند. هیچ پیشرفت ممتاز علمی در صده اخیر از این منطقه گزارش نشده است و وضع به قدری خراب است که جهان، ایران و عراق و سوریه و افغانستان را با تروریسم، احکام قصاصیه و حدودیه شرعی، داعش و بمب اتم و غیره میشناسد. "فاجعه محیط زیست" هم به حدی هولناک است که مو را بر تن راست می کند.

 نظر اینجانب : من با شما در بحث توهم هویتی و معرفتی موافقم و عرض می کنم که فجایع اخیر زیست محیطی هم یکی از دلایلش میتواند همین توهمات باشد و تا زمانیکه ما به بازیابی هویت خود نپرداختیم که خود مستلزم هزینه است و هزینه دادن در این بیماری توهمی گریبانگیر شده برای توهم زدگان هیچ معنی دار نیست و عین بی خردی است ، هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست بلکه هر روز باگذشت زمان بد و بدتر خواهد شد وخود ما به هیچ !!!!!!!! بلکه آینده ما را نیزبسان جامعه طاعون گرفته اعصار گذشته به تباهی و نابودی می کشاند و می طلبد که جامعه بیدار شود و بخود آید و قهرمانی کند بسان همان سوابق تاریخی که عددش کم نیست ولی حیف که ما نشان انرا بمرور گم کرده ایم و گم می کنیم ا!!! و برخیزد و با سرطان بی هویتی فرهنگی ، اخلاقی ،اجتماعی و سیاسی پنجه در پنجه افکند و نه د رتقبیح ریا ، دروغ ، توهین ، دزدی ، فریب و... سخن بگوید بلکه عمل کند و بسان خورشید و اتش این ناپاکیها را از دامان جامعه بزداید و...

نظر جناب اقای آزماینده از دوستان عزیز و بزرگوار :  جناب اقای نوراللهی عزیز بنده با قشر بی سواد کاری ندارم. سوالم از شما این است که چند درصد از قشر تحصیل کرده کتاب قانون اساسی کشور را در خانه دارند؟؟؟
چند درصد آن را مطالعه کرده اند؟؟؟
با اینکه در قرن 21 هستیم تعدادی از افراد سن بالا فکر میکنند اگر رای ندهند یارانه آنها قطع خواهد شد. پیامیکی که در انتخابات ریاست جمهوری بر روی بعضی از گوشی ها نمایان شد و کسی پیگیری نکرد این پیامکها از کجا سرچشمه گرفته
از طرفی که استخدام افراد با صفحه انتخابات و تعهد به نظام انجام می شود سیاست های نظام در کوچکترین جز نیز تکرار خواهد شد
مگر نه اینکه فرهنگ سازی یکی از وظایف رسانه ها می باشد. حال آنکه رسانه بنگاه تبلیغاتی شده. رسانه های دولتی برای انتشار سیاستهای دولت و رسانه های خصوصی( که نداریم) در تبلیغات تجاری همکار آن سیستم است
یک فرد با تحصیلات کارشناسی حدود 25 واحد در مورد اخلاق اسلامی و تاریخ اسلام و وصایا و ... پاس میکند ولی حتی 1 درسی هم واحد در مورد اخلاق حرفه ای یا حقوق شهروندی یا قانون اساسی و ... پاس نمیکند
اینکه ما شعور اجتماعی نداریم، اینکه بدون توجه به حرفهای ائمه جمعه شعار مرگ بر کره زمین سز میدهیم تقصیر ما نیست

نظر اینجانب : ضمن سپاس از اظهار لطف شما باید عرض کنم مرقومه شما واقعا نشان از افکار بلند و توانایی بالقوه جنابعالی دارد و این در بسیاری از قشر تحصیل کرده ما که من همیشه در بین دوستان عرض کردم اکثریتشان گل سرسبد جامعه ما هستندو اغراق نمی کنم گواهم بر این مدعا اینکه معمولاهر کودکی در خانواده اگر از لحاظ هوش و ذکاوت بالا باشد خانواده و جامعه وی را تشویق به تحصیل می کند و این یعنی بهترینهای ماتحصیل کردگانمان هستند ولی بسی تاسف این قشر عظیم که سرمایه های بالقوه این جامعه هستند وقتی وارد اجتماع بزرگان می شوند یاد می گیرند اگر اخلاقیات را رعایت کنند ، اگر احساس مسئولیت کنند ، اگر توانایی های خدادادی را عرضه کنند ، و نتوانند تظاهر کنند ، چاپلوسی کنند ، تقلب وتخلف بکنند،نتوانند دروغ بگویند و یا حداقل راست نگویند و... بجای نخواهند رسید و در حقیقت جامعه مانه تنها از این همه سرمایه گرانبها استفاده ای نمی برد بلکه باتاسف ان را به فساد می کشد و مسموع می سازد و جامعه ما باید این آلودگیها و مسموعیتها را بدوش بکشد و تا زمانیکه مابخود نیاییم و از این بیراه برنگردیم که هم هزینه دارد و هم سختی بسیار زیاد ، چون راههای سخت و صعب العبوری را به بیراه پشت سرگذاشته ایم و حالاحیفمان می اید ولی مجبوریم برگردیم و اگر ما برنگردیم کودکانمان باید این بیراه رفته را که زیادتر هم خواهد شد ، باید برگردند و ...