باید باورکنیم که کارخلقت برمبنای نظم استوار است.
ما اگر انتخاب نادرستی داریم نتیجه آن نیز نادرست خواهد بود
ما اگر بد می اندیشیم نباید حاصل کارمان نیک باشد .
ما اگر خراب می کنیم نبایدانتظار آبادی داشته باشیم .
ما اگر بیراهه می رویم هیچ وقت نبایدبه مقصد برسیم و....
حال اگر امروز گرفتار هزاران مسایل عدیده اجتماعی ،فرهنگی ،اقتصادی و سیاسی هستیم ، باور کنیم که عامل اصلی آن خودمان هستیم و بخود آییم تا فرصت باقی است!!!
آقایون این چند دهه مدیریتشان جهت ساماندهی و ارتقای زندگی شخصی خودشان آنقدر از جامعه دور بوده اند که ضمن سخت تر نمودن شرائط زندگی برای مردم علیرغم وجود این همه منابع خدادادی ، متاسفانه در عصر اطلاعات از درک واقعیتهای جامعه نیز ناتوان شدند و از طرفی صبوری وتحمل مردم که براساس عقلانیت در پی اصلاحلات تدریجی بعنوان شاخصی برای توسعه و پیشرفت پایدار هستند ، موجب توهم بیشتر اقایان نسبت به فهم و شعور مردم گردیده و با با توسل به تفکر ارتجاعی با طرحهای همچون دادن سبد کالا و وام خودرو می خواهند ضمن رفع مشکلات بعنوان قهرمانان ملی نیز مطرح گردند !!!و تمام این موارد موجب می شود که هیچ تمایلی برای رها کردن مرکب حاکمیت که برایشان در این چند دهه خوب سواری هم داده ، نیز نداشته باشند ، غافل از اینکه این مدیریت در صورت تداوم موجب خواهد شد که ویرانی حاصل از این خرابکاریها خود این اقایان را نیز بکام نابودی بکشاندو...
بانوان جامعه که بهترینها و پیشروترینها در خصوصیات پسندیده ای همچون صداقت ، اعتماد ، وفاداری و پایداری اندیشه و تفکر با کمترین واریانس وپراکندگی هستند و می شد از این بزرگواران بعنوان همراهان و مشاوران و مدیران ارزشمند و توانا در امر توسعه و پیشرفت و ساختن فردای بهتر بیشترین بهره ها رابرد که تامین کننده شرائط ایده آل برای همگان باشد ، متاسفانه بدلیل موضوعاتی بسیار کم ارزش و در رتبه اخر واقعیتهای زندگی و برداشتهای ناصحیح ما و سوءاستفاده بعضی نادانها ، این سرمایه اجتماعی گرانبها در حاشیه قرار گرفته و بلا استفاده مانده و در بسیاری موارد حتی در نقش غیرسازنده مورد استفاده قرار گرفته است و...
گل بود به سبزه هم اراسته شد !!!
پتروشیمی با پالایشگاه بهمراه راه آهن و فرودگاه بین المللی و هزاران جوایز ارزنده دیگر
و شغلی مدیریتی برای شما جوان بعنوان اشانتیون
مجلس دهم برای شما روزهای خوشی را ارزو می کند
فقط با ارسال یک پیامک به دفتر ارتباط مردمی ما
بشتابید بشتابید بشتابید والا از قافله توسعه وپیشرفت جاخواهید ماند!!!
من فکر می کنم در خصوص اتفاق نامیمون اخیر بهترین و عاقلانه ترین کار اینکه ما به نمایندگان خود رجوع نماییم و بخواهیم که با ارائه یک طرح دوفوریتی مبنی بر جرم تلقی شدن چنین اعمالی حتی در سطح خرد و مجازات متناسب با ان اقدام نمایند نه اینکه با دو تا بیانیه ، مصاحبه و حرف به موج‌سواری در آستانه انتخابات بپردازند .
آیئل یولداش ! آیئل قارداش !
دده بابا مثلدی کی اوز گوزینده تیری گورمیر ، اوزگه نین گوزیندن قلی
آختاریر
بیزیم دردیمیز اوز ایچی میزده دیر ، تا من و سن اوزموزی اصلاح ائده
بیلمه سوک ، اوزگلردن بیز هارای گلمز !
اخی مگربیزیم اولکنین باش حاکمی مگر اصل و نسبدن تورک دیر؟
اخی مگربیزیم همزبانلاریمیز تهراندا ،شمالدا ، جنوبدا ومرکزده دانشگاه
لاردا، اداره جاتا ، بازاردا یوخاری سمتلرده آز واردیلار !
بس ندن بئله اولموش ؟ مسئله نین تاپماق گئرکدیر! ندن ندن ندن ؟؟؟
و الا نه قدر چوخ چغئراراسان اوقدری بوغازا چوخ ضرریئتیررسن !
بیدارشو ای دوست ، بیدار شو ای برادر
مثل ابا و اجدادی است که میگه یارو جلو چشم خودش تیربه اون بزرگی
رانمی بیند ولی در جلو چشم دیگری دنبال مو می گردد!
مشکل اصلی ما خودمون هستیم و تا من و تو مشکل خود را اصلاح نکنیم از
دیگران برای ماکاری ساخته نیست !
مگه بالاترین مقام رسمی این کشور اصل ونسبش تورک نیست ؟
مگر در اقصی و نقاط کشور از تهران ، شمال ، جنوب و مرکز در دانشگاهها
، ادارات ، بازار مردم تورک زبان در سمتها و موقعیتهای بالا کم هستند ؟
پس چرا این گونه شده ؟ باید مسئله را فهمید ! چرا ،چرا ،چرا ؟
والا هر چه بیشتر داد بکشی بیشتر به گلویت فشار می آوری !
مطالبات ما کار برای جوانانی هست که عمرشان را در پی
تحصیل گذاشتند و بناهای دانشگاههای پولی که محلی برای ارتزاق و ارتقاء عده ای فرصت
طلب شده ، از سرمایه های به هزار زحمت بدست آمده والدین این جوانان سر به فلک کشیده
و عدم توانایی تشکیل خانواده برای این جوانان منجر به ایجاد مشکلات عدیده ای برای
خانواده ها و جامعه شده است ،
مطالبات ما رسیدگی به وضعیت معیشتی کارکنان و کارگران
وبازنشستگان است که علیرغم افزایش چندین برابری قیمتها ، هنوز هم همان حقوق و
دستمزد چندسال پیش را دریافت می کنند وشب و روز
بایستی در فکر چگونگی تخصیص این دریافتی ناچیز را بین اقساط بانکی که با بهره های
چند درصدی بنام بانکداری اسلامی ارائه شده ، هزینه خدمات دولتی که بدون یارانه و
براساس بهروری پایین با قیمت های بسیارزیاد بدلیل انحصاری بودن به اجبار باید مورد
استفاده قرار گیرد ،هزینه های اولیه خورد و خوراک و مسکن و پوشاک و آموزش باشند .
مطالبات ما تصحیح و ترمیم و
تکمیل راههای زمینی استان است و جمع آوری و بهینه سازی خودروهای وطنی است که با
توسل به تعرفه های آنچنانی به چندین برابر قیمت تمام شده بخورد این ملت میدهند
ونتیجه اینکه هرروز و هروز جان عزیزانمان را همین جاده ها و خودروهای غیر
استاندارد می گیرد و هزاران ناهنجاریها اجتماعی را منجر می شوند .
مطالبات ما تسریع در پروژه
راه اهن است که بعد از ده سال از شروع پروژه هنوز بعنوان حربه ای برای فریب این
مردم از ان استفاده می شود و چه میزان اعتبارات استانی و ملی بدلیل تاخیر در اچرای
پروژه حیف و میل می شود .
مطالبات ما تسریع در ایجاد
منطقه ویژه اقتصادی نمین است که سالها پیش تصویب شده است ولی هنوز هم تاعملی شدن
منطقه ویژه بااین مدیریت ها فاصله زیادی داریم و تسریع در تصویب و اجرای منطقه ازادتجاری
است ،
مطالبات
ما حمایت ازصنعت و کشاورزی وگردشگری استان است و.... و انقدر مطالباتی که درصورت پرداختن
به جزییات میتوان کتابها از ان نوشت و...
و باید بدانیم شان و جایگاه هر شخص و هر ملتی بر اساس داشته هایش و رفتار و
عملکردش در طول زمان مشخص می گردد و اهانت و تهمت همیشه از جانب افراد کوچک و
نادان بدلیل حسادت و عجز و ناتوانی صادر می شود و تاثیری بر اصالت فرد وجامعه
ندارد . انچه که عقلای جامعه ازهر قوم و نژاد و طایفه به نظر می رسد بایستی به آن
حساس باشند گرفتار نشدن در دام گسترده شده چه عمدی و چه غیر عمدی است و یقیین
داشته باشیم که ساختن و آبادانی در فضای آرام از لحاظ ذهنی و فیزیکی امکانپذیر است
و عده ای بد خواه ملت و فرصت طلب نهایت آمالشان همین فضای ابهام آلود و پرتنش است
اسااسی ترین و بارزترین مساله ما و همه انسانها عدم توسعه یافتگی اقتصادی است که منشاء تمام مسایل و مشکلات اجتماعی ، فرهنگی وسیاسی و حتی خانوادگی است و اقاایان بدلیل زیاده طلبی و نداشتن تخصص بروز دراین زمینه قادر به حل این مساله نبوده و برای اینکه تمایلی برای از دست دادن مسند قدرت که منافع بی اندازه شان را بخطر می اندازد، ندارند با طرح موضوعات سطح پایین اذهان جامعه را به بیراهه می برند و همچنان از این سیاست مزورانه بهره ها می برند .
آقایان این روزها به قدری مشغول به خود و یاران فرصت جو و منفعت طلب خودشان گشته اند که مردم را که زیربار مشکلات انبوه ناشی از عملکرد نامناسب خودشان به ستوه آمده اند به کلی فراموش نموده اند.
هزاران سال پیش فروختن یوسف خطای بزرگی بود و ارزان فروختن آن جهالت
محض !
اکنون دوست عزیز آگاه باشیم در این دور و زمانه بااین همه آگاهی چنین
خطا و جهالتی زشت را مرتکب نشویم !
عقیده و مرام پسندیده
تفکر و بینش ارزنده
شخصیت والای انسانی
دوستی های دیرینه
راستیهای بی پیرایه
و هر چیز زیبای که هست و یامی تواند بدست من و تو ایجادشودمصداق بارزی
از یوسف است و لاغیر
در اندیشه ام چرا درماه محرم در کشور جمهوری اسلامی با این همه مسئولان حسینی و دستگاههای متولی دینی و فرهنگی یک همایش ، سمینار یا جلسه علمی راجع به فلسفه قیام امام حسین (ع)برگزار نمی شود ورسانه ملی تریبون مداحانی شده است که در مراسمات عزاداری صرفا امام و یاران معتقدو باوفایش را مظلوم نشان میدهند و احساسات مردم رابرای لحظه ای تحریک می نمایند که نه تنها تاثیری در برانگیختن ذهنها ندارد بلکه بیشتر تسکین دهنده و اغوا کننده می باشد و هیچ بحثی از اصل فلسفه قیام که نپذیرفتن حکومت فاسد بنی امیه بود بمیان نمی آید وجالب اینکه کمتر از دو یا سه درصد و شاید کمتر ازان نیز بصورت فعالانه در این مراسمات شرکت می کنند وبقیه همه از مرد و زن نیز فقط نظاره گرندو بسیاری از اینها هم برای گذران وقت ناظر هستند و بیشتر از حاشیه های مراسم مستفیض میگردند و...
بیزیم باشمز هر نه گلیر اوزموزدندی .
تورک ملتین حقینی تورکلر باتیرلار والا فارس جماعتینده او چخار یوخدی که بیزیم حقی میزه توخانسین لار!
فعالان حامی محیط زیست ، فرهیختگان وعقلای این دیار خوابند یا خود را بخواب زده اند ؟؟؟!!!
چرا از جاده کشی در درون دریاچه ارومیه عبرت نمی گیریم درحالیکه آن جاده دو ساعت مسیر ارومیه را با تبریز و مرکز کشور کوتاه می کرد !
مگر سراب از لحاظ شاخصهای اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی وسیاسی چه مشخصه برجسته ای دارد که ارتباط با این شهر اینقدربرای مامهم شده است ؟!!!
مگر تمام راههای ارتباطی استان نیاز به تعمیر، باسازی و توسعه اش برطرف شده است؟
حال می خواهیم راه جدیدی از دل کوه سبلان که علاوه بر هزینه کرد اعتبار بسیار محدود دولتی استان نتیجه وحشتناکش تخریب محیط زیست گیاهی ، جانوری و طبیعت است و مشابه این را در منطقه کلور خلخال در دولت احمدی نژاد استارت زدند که هیچ وقت نتیجه منطقی نخواهد داشت و فقط اعتبارات عمرانی را آنجا تلف نمودند !!!
تا کی در این منطقه از کشور کوته بینی و کوته نگری حاکم خواهد بود تاکی؟؟؟
درک و عمل به مسئولیتهای اجتماعی از فرهیختگان و بزرگوارانی ساخته است که در مسئولیتهای فردی خویش نیزسرآمد جامعه هستند وبرای ارتقاء و پیشرفت جامعه بعنوان تنها مکان برای تحقق موفقیت های بیشتر و محل آسایش ،رفاه و امنیت خویش وهمنوعانشان از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نمی ورزند.
ناامیدی نسبت به اصلاحات بمرور افراد فرصت طلب و زیاده خواه و ضعیف النفس و کوته بین رابربنیانهای تصمیم گیرو تاثیرگذارحاکم ساخته و زمام امور جامعه را به اینان واگذاشته و به درد توهمی کاراز کارگذشته صورت واقعی و عینی بخشیده است ومیرود جامعه ای با این همه امکانات مادی و معنوی رابه اضمحلال کشاند.
درد زمانی می تواند نهایت تاثیر گذاری خود رابرپیکر بیمار بگذارد که شخص بیمار به یقین برسد که هیچ راه علاج و چاره ای برای وی قابل تصور نیست وهمین احساس و بینش بیمار را تا به سرحدمرگ خواهد برد مگر اینکه بخود بیاید و امیدرادر خود تقویت کند و با تلاش و کوشش و بهره گیری ازراههای اصولی درمان خود را کامل نماید .
این موضوع در خصوص درد های اجتماعی بمراتب بیشترصدق می نماید وزیانبارترین ونابود کننده ترین آثار را نسبت به بیماریهای فردی دارد . این درد مبهم و دارای کمترین اساس و پایه مبنی بر اینکه کار از کار گذشته است و کاری نمی توان از پیش برد ،بگونه ای خطرناک به بدنه جامعه مخصوصا عقلا و فرهیختگان ما سرایت کرده و موجب شده ضمن فراگیری یک احساس سرخوردگی و در لاک خودفرورفتن در میان ایشان ، بمرور افراد فرصت طلب و زیاده خواه و ضعیف النفس و کوته بین رابربنیانهای تصمیم گیرو تاثیرگذارحاکم سازد و زمام امور جامعه را به اینان واگذارد و به درد توهمی کاراز کارگذشته صورت واقعی و عینی ببخشد و جامعه ای با این همه امکانات مادی و معنوی رابه اضمحلال کشاند.
نه اینکه ذاتا چنین دردی وجود نداشته ، خیر بلکه دردی است مانند بسیاری ازدردها که اگر ضعیف نباشد قوی هم نیست ، و بر بزرگان جامعه تکلیف و رسالت است نه بخاطر خود بلکه برای آینده فرزندان معصوم این مرز و بوم قدری متانت و تامل ازخود نشان دهند و با غلبه برخودباختگی ناشی از ابهام وحمایت از تفکر و اندیشه های صحیح و عقلایی موجب ایجاد امید و نشاط که بارزترین و اصلی ترین گزینه برا ی درمان دردهای بسیارجامعه است ، گامی اساسی وبنیادی بردارند که بطور قطع ثمردهی آن نزدیکتر از تصوربوده وبرای آحاد جامعه خوش یمن خواهد بود . و نمونه بسیار بارز و بزرگ مستند این مرقومه انتخابات ریاست جمهوری 76 و 92 و پیروزی آقایان جناب اقای سیدخاتمی سید اصلاحات و جناب اقای دکتر روحانی بزرگ دولت تدبیر و امید علیرغم تمام مسایل موجود آن روزهای جامعه که نیازبه تفسیر و تشریح ندارد ،است .
ایده
من برای توسعه و پیشرفت وطنم کارآفرینی است وبرنامه ام حمایت فکری ، مالی ، اداری
، بانکی و سیاسی از کارآفرینان
از همین
رسانه محدود برای به چالش کشیدن مدعیان نمایندگی براساس اعلان برنامه های عملیاتی
بصورت موردی در زمان باقیمانده تازمان انتخابات استفاده می نماییم و حاضرم حتی
درهر مکانی که ایشان انتخاب می کنند از عملی بودن برنامه ها با مناظره علمی در
حضور فرهیختگان و عقلا دفاع وثابت نماییم که هر چه می گوییم برای انجامش دلیل و
مستند متقنی دارم . باشد که : تاسیه روی شود هر که در او غش باشد
با شناخت ودرک کامل از
وظایف نمایندگی مردم که سیاستگذاری و برنامه ریزی برای تغییر و اصلاح ساختارهای
بنیادی در بخشهای سیاسی ، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی می باشد و اصلی ترین و
موثرترین مشخصه برای یک نماینده واقعی حرکت در این راستاست و در کوتاهمدت نمی توان
ارزیابی درست وصحیحی از آن ارایه نمود بعنوان یک فوق برنامه که کمتر به بحث
نمایندگی مربوط است بلکه من بعنوان یک دانش آموخته و فعال اقتصادی جهت ایفای دین
خود به جامعه وقدردانی از حامیان خود می خواهم انجام دهم ایجاد اشتغال نه ، بلکه
فراهم نمودن زمینه مناسب شغلی بااستفاده از سرمایه ، تخصص وتجربه شخصی برای کسب
درآمد مطمئن وپایدار برای 100 نفر در سال 95 و200نفر در سال 96 و 400 نفر درسال 97
و 800 نفر در سال 98 که در مجموع 1500 نفر در طی چهار سال می باشد با این توضیح که
من هم در این پروژه سهم منطقی و عاقلانه سرمایه گذاری خود را برداشت خواهم کردوهیچ
منتی برهیچ کسی نیست بلکه این یک مشارکت اقتصادی واجتماعی برای آبادانی و افزایش
رفاه جامعه می باشد
اقتصاد ایران باتوجه بدلایل ساختاری و عملیاتی تورم رکودی ویژه ای را تجربه می نماید که در نوع خود از لحاظ تئوری و تجربی به واسطه شرائط سیستمی حاکم بر نظام اقتصادی ایران منحصربه فرد است .
بیانات مکرر دولتمردان همراه جنابعالی که نشان صریح از یک جانبه نگری در اعمال سیاستهای اقتصادی و عزم بسیاردر پایین آوردن تورم و تداوم سیاست اقتصادی انقباضی علیرغم اذعان خود این بزرگواران به رکود شدید اقتصادی در بخشهای مختلف تولیدی و خدماتی و ساختمان و مسکن که اقتصاد بخش خصوصی را به سرحد فلج کامل رسانده است
دراندیشه ام در برهه ای که اصولگرایش فقط اصل خودخواهی را قبول دارد و اصلاح طلبش فقط به مصلحت خویش پایبند است و میانه رو و اعتدال گرایش به جمع اصل خودخواهی و مصلحت طلبی و دراین میان انبوه جمعیت درمانده از تامین نیازهای اولیه خوراک ، پوشاک ومسکن که به هر سرابی دلخوش می دارند چه میتوان کرد ؟ !!! مطمئن راه سختی در پیش است ایا تو بامن همراه میشوی ؟
هموطن فرهیخته وبزرگوار خصوصا شما که جوانی و پر از شور و شوق و با انرژی دارای علم و اندیشه و استقلال فکری و تعهد و در یک کلام نخبه رسانه ای ، علمی ، فرهنگی و....هستی قدر خویش را بدان . تویی که مسئولیت آینده نه چندان دور این دیار را بر عهده خواهی گرفت چه بخواهی و چه نخواهی مجبوری ! خود را و آینده این مرز و بوم را به کمترین بها معامله نکن ، مشاوری و کارگزاری در این دستگاه فشل و پر از تظاهر و غرض و کوته بینی که مسند نشین ان تکرار می کند سخنان قلمبه و سلمبه را که حتی معنی بعضی از کلمات را خیلی هایشان نمی دانند چه برسد به فهم جملات و تحلیل متن ، بهای کمی برای تو و آینده تو واین دیار است و شایدهم حق السکوت و یا حق التعریف و تمجید از عملکرد ناعملکردشان ، نپذیر و خود با اندیشه و استقلال خود بدنبال راه چاره باش و امید واهی به این مصلحت طلبان کوته بین نداشته باشد برای من وظیفه گفتن بود و مهم نیست تو از سخنم پند گیری یا ملال ! بعداز خیلی گذشت زمان فروشندگان یوسف فهمیدند که چه معامله جاهلانه ای کرده اند و یوسف را به بهای ثمن بخس یعنی چند پول سیاه فروختند و تو هم روزی به این میرسی و ان موقع خیلی دیر خواهد بود!!
دوست عزیز این روزها بعضی از جوانان فرهیخته این دیار که قدرت فهم و درک بالای دارند و قلمشان که میتواند روشنگر جامعه پر ازمسایل و مشکلات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی که ناشی از سو مدیریت افرادی خرد نگر و کوته بین می باشد و اینان از لحاظ استعداد افرادی فوق العاده هستند و در حقیقت سرمایه های انسانی انگشت شماراین جامعه می باشند گرفتار سمتهای دهن پر کن همچون مشاور فرهنگی ، مطبوعاتی و مشابه اینها گشته اند و در حقیقت معامله گر همه داشته های ارزشی شان و حق جامعه با بعضی از آقایان گشته اند احساس بدی دارم و مخاطب اصلی من در این پست هم ایشان می باشند که حواسشان باشد که این ره به ناکجا آباد میبردشان و حسرت بر گذشته دردی از هیچ کس دوا نمی کند!!
انچه که مسلم است حیران ، استارا و اردبیل در نقطه ای ازایران واقع شده و همه جای ایران سرای ایرانیست و مردمان پاک و بی الایش این مناطق علاوه بر ایرانی بودن بدلیل همجواری ومشترکات فراوان فرهنگی و اجتماعی روابط بسیار نزدیکی و صمیمی با همدیگر دارند و هیچ وقت حتی به فکرشان هم خطور نمی کرد که نحوه تقسیمات کشوری در این منطقه چگونه است و روزی باعث دلخوری و کدورت بین ایشان گردد! و از طرفی بر همگان مشخص است که تقسیمات کشوری سند مالکیت کسی و یا کسانی نیست بلکه تعیین کننده مسئولیت تامین امنیت و خدمات منطقه است .
بیر نیچه لحظه مندان قاباق بیر یرده دوام توتابیلمیرکن ، اوتراقی ترک ایتدیم .
حس ایدیم اگرکی اوترسام بو چرپنان قلبیم یرنده قالابیلمیرکن الیم ایش ورجک .
تا زمانیکه ما به بازیابی هویت خویش نپرداخته ایم که ان خود مستلزم تقبل هزینه بالایی است و سخت تر اینکه هزینه دادن برای این بیماری توهمی گریبانگیر شده ، برای توهم زدگانی همچو من و تو هیچ معنی دار نیست و بظاهر عین بی خردی است ، هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست بلکه هر روز باگذشت زمان بد و بدتر خواهد شد وخود ما به هیچ کهشاید عزیزانی بگویندما فنا شدیم و رفتیم هرچند منطقی نیست !!!
بلکه آینده گانمان را نیزبسان جامعه طاعون زده اعصار گذشته این توهم هویتی و معرفتی به تباهی و نابودی می کشاند !
می طلبد که جامعه به تعجیل و بی فوت لحظه ای بیدار شود و بخود آید و قهرمانی کند بسان همان پیشینیان که نه گمنامند ونه تعدادشان کم است ولی حیف که ما نشان آنان را بمرور گم کرده ایم و گم می کنیم ا!!!
و برخیزد و با سرطان بی هویتی فرهنگی ، اخلاقی ،اجتماعی و سیاسی پنجه در پنجه افکند
و نه د رتقبیح ریا ، دروغ ، توهین ، دزدی ، فریب و... سخن بگوید بلکه عمل کند و بسان خورشید و آتش این ناپاکیها را از دامان جامعه بزداید وافسردگیهای ناشی از این توهمات را که کشنده تر از هر سمی و بمبی هست ازمیان بردارد و ...
آنچه که
مسلم است ما بلحاظ فردی اگر از بسیاری ملیتهای جهان جلوتر نباشیم عقب نیستیم و از
خیلی از انها از نظر فراست و ذکاوت بسیار سریم و گواه این مدعا موفقیتهای زیاد
فردی ایرانیان در مسابقات علمی و در بعضی رشته های ورزشی و حتی در بعضی فعالیتهای
اجتماعی ،اداری بین اللملی می باشد . و سرزمین ما هم که از لحاظ منابع خدادادی
سرشار از ثروتهاست ، حالا بااین اوصاف چرا در قرن بیست ویکم در حالیکه از انقلاب
مشروطه خواهی 110 سال بیشتر می گذرد و این انقلاب که بنوعی و یا به واقع برای مردم
سالاری بوده و نشان از فرهیختگی و پیشرو بودن ما در ان زمان را دارد ،بگذریم از
اینکه که ما ایران پیشرفته قبل از اسلام و بعداز ان را نیز وارثیم ، ما باید با یک
چنین نظام حکومتی از لحاظ اداری ، سیاسی ضعیف و غیر قابل دفاعی مواجه باشیم ؟!!!
و راه حل چیست ؟
ایا باید قبول کنیم که خودمان بفنارفتیم؟
و برای آینده گانمان چه کنیم و یا چه توجیهی برایشان بیاوریم ؟
تنها خواست بانوان مهرپرور و مهر افرین از حیات
بشر از ازل چه مرد و چه زن همواره در جستجوی راه هایی برای حاکم نمودن تفکرو اندیشه خود سوای درستی یا نادرستی ان بر زادگاه خویش بوده است و در این میان از تمام امکانات در اختیار خویش که مهمترین ان نیروی اندیشیدن و تعقل است ، بنحوی بهره برده است واگر ما براساس منطق و فکر و بدون غرض ورزی بخواهیم دراین مورد به داوری روی بیاوریم تصدیق خواهیم کردکه زنان ماهمیشه گامی از مردان جلوتر بوده اند و علیرغم امکانات بسیار کمی نسبت به مردان توانستند بسیاری از نتایج حاصل از تلاش بشری را بنحو معقولانه در جهت منافع خود و جمع خانواده ، اقوام ، هموطنان و حتی درمواردی جهانیان راهبر باشند هر چند که بعنوان راهبر دراکثر مواقع دیده نشدند!!! ولی در واقعیت اینان بودند که غیر مستقیم از طریق مردان این عمل را محقق نمودند و به نظر من این موفقیت برای زنان ناشی از مهر و محبت وعشق وجودی اینان نسبت به دنیای خودشان بدون کمترین توجه به خودخواهی محض بوده است و...
از : بانوی فرهیخته اردبیل مژگان صیامی
مقصــــــــــــــــــــــــــر، حجــــت الاسلام بود!
" ترکی حرف بزنم یا فارسی" ؟
این سوالی بود که حجت الاسلام و المومنین و المومنات آقای مـــــــــــــــولایی حین شروع نطق تاریخی شان! از حاضرین پرسیدند. (هفته ی اردبیل - مرداد 1394)
دوربین های بی زبان اما خوش غیرت! شاهد و گواه اند که مدعوین محترم، یکصدا رأی به (ترکی) دادند، چرا که زبان مخاطبین مراسم، قریب به نود درصد ترکی بود و از آنجایی که به روز اردبیـــــــــــــــــــــــــــــل!! تشریف آورده بودند، شاید انتظار می رفت که اردبیل را اردبیل وار پیش ببرند... که جناب مولایی بر خلاف نظر اکثریت عمل نموده، سخنان گهربارشان را به فارسی ادامه دادند! علی رغم اینکه میهمانانی هم از ترکیه و جمهوری آذربایجان و شمالغرب کشور بودند، که این حرمت شکنی (بی اعتنایی به نظر اکثریت) از کسی که تریبون در اختیارش بود! منجر به اعتراض شد... برداشت عوام الناس برایم مهم نیست و اینکه چه انگ و دنگ هایی پشت سرم نشخوار کنند! آنچه برای من قابل هضم نبود، توهیــــــــــــــــن به شعور جمع کثیر از سوی سخنران (بزرگه وار) بود!
حال، سخن من اینجاست: آقای مولایی! جنابعالی روی چه حسابی سوال مربوطه را از حاضرین نمودید، جایی که قدرت عمل نداشتید... یا مفهوم اقلیت و اکثریت را در پاسخ گویی یا به تعبیری دیگر در رأی گیری نمی دانستید؟!
انچه که مسلم است هر فرد عاقلی همیشه به دنبال اینده ای بهتر برای زادگاه خود هست و در عقلانیت و ذکاوت مردم ایران زمین علی الخصوص هموطنان اردبیلی که در اکثر مشاغل و مناصب در سطح کشور و حتی خارج از کشور افراد موفقی بودند شکی نیست و ما بسیارمردان و زنان بزرگ اردبیلی در جای جای این کره خاکی داشتیم و داریم که زبانزد و شهره عام و خاص بودند وهستند و افتخارات فراوانی رانیز برای ما خلق نموده اند ولی چرا دیارما در این موضوع بخصوص که مطمئنا از اساسی ترین و تاثیرگذارترین امر در بحث توسعه پایداروپیشرفت و ابادنی است و میتوانست ضمن احقاق حقوق حقه این دیار به تقویت سرمایه های اجتماعی که سرمایه ارزشمندی در عصر حاضر بشمار می اید منجر شود ، متاسفانه هم انتخاب کننده گان و هم انتخاب شوندگان یعنی مردم و نمایندگان همیشه ناموفق بودیم و مصداق منطقی این امر عدم انتخاب برای چند دوره یک فرد است . منطق حکم می کند یک نماینده برای بار دوم با توجه به امکانات موجود در اختیارش براحتی بتواند در انتخابات پیروز باشد در صورتیکه هیچ یک از نمایندگان مادر طول سالیان دراز نه تنها براحتی و حتی کسانی که برای بار دوم منتخب بودند با صرف هزینه های فراوان و حتی بداخلاقی ها توانسته اعتماد قسمتی حداقلی از مردم راکسب نمایدو هیچ وقت انتخاب برای دوم براحتی امکانپذیر نشده است که انهم برای یکی دو نماینده و در دوره های اولیه که نه چنین امکاناتی در جهت اطلاع رسانی بوده و نسبتا حساسیت بدلایل بعضی مسایل بنیادی کم بوده است ،ولی در دوره های اخیر اصلا این امر اتفاق نیافتاده و هر نماینده ای فقط یکبار توانسته اعتماد مردم راجلب نماید .
انچه که مسلم است ماهمیشه انتخابهای خود بر مبنای این ملاکها انجام دادیم :
فلانی ادم متدینی است و صداقت دارد !!!
فلانی مدیر اجرایی خوبی بوده و فلان پروژه را خوب بثمره رسانده است !!!
فلانی پزشک حاذق و یامهندس خبره ای است و مردم دار است !!!
فلانی ادم شجاعی است و براحتی حرفهایش رامیزند حتی نا مربوط !!!
فلانی با افراد بالانشین ارتباط نزدیکی دارد و با انها رابطه دوستانه دارد و حتی رفت وامد خانوادگی !!!
و معیار های اینچنینی فراوان .....
ولی هیچ وقت این معیار ها را در نظر نگرفتیم که :
ایشان از چه زمانی وارد دنیای سیاست ، فعالیتهای اجتماعی ، فرهنگی ومدنی شده است ؟ و آیا سیاستمدار و فعال اجتماعی و مدنی هست ؟
ایشان چقدر به مسایل داخلی و خارجی اگاه است و چه تجربه علمی و عملی در این زمینه دارد ؟
ایشان ایا قدرت تجزیه و تحلیل مسایل را دارد و میتواند تشخیص بدهد که نیازهای چندسال بعدجامعه چیست چون برای اینده میخواهد تصمیم بگیرد نه برای گذشته و حال
ایا ایشان تا کنون چندمقاله و تحقیق در خصوص مسایل اساسی اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه داشته اند اصلا ایشان به این مسایل اشراف دارد ؟
ایشان ایا انقدر به خودش اطمینان دارد که در مقابل افراد مطرحی کشوری عرض اندامی بنماید و نظر خود را ابراز نماید ؟
ایا ایشان الفبای سیاست ، اقتصاد ، فرهنگ و جامعه شناسی رابلد است ؟
ایا ایشان میتواند درقالب یک سیاستمدار خبره ظاهر شود تابتواند نظر خود را به کرسی بنشاند؟
دو کلمه حرف حساب با اقایان شاغل در پستهای مدیریتی استان که بنظر همان شاغل بودن شان ناشی از اشغال است !
منصور حقیقت‌پور امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اردبیل، اظهار کرد: در راه‌اندازی پتروشیمی اردبیل جلسات متعددی را در ماه‌های گذشته با همراهی وزیر نفت شاهد بودیم و بالاخره تصمیم نهایی بر این شد تا تولید پتروشیمی اردبیل از اوره و آمونیاک به محصول پروپلین تغییر پیدا کند.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه وزارت نفت مدعی بود که تولید اوره و آمونیاک صرفه اقتصادی ندارد و ظرفیت تولید این محصول بیشتر از نیاز داخلی است، قرار بر این شد تا با تکمیل پتروشیمی اردبیل محصول تولیدی متفاوت باشد
وی همچنین به پروژه راه‌‌آهن اردبیل و اظهارات صریح، شفاف و حرفه‌ای وزیر راه و شهرسازی در این زمینه اشاره کرد و گفت: همان‌گونه که بنده نیز اعلام کرده بودم راه آهن اردبیل فاقد مطالعات دقیق است و با عبور از مسیر رانشی هزینه‌های سنگینی را به همراه دارد.
وی افزود: ما از وزارت راه مجوز گرفتیم تا یک مهندسی ارزش در مسیر راه آهن بستان‌آباد، سراب، نیر، سرعین و اردبیل انجام شود که فردا قرار است این مهندسی ارزش با حضور اساتید دانشگاهها و دو نماینده علمی و فنی که ما معرفی کردیم، به انجام برسد.
حقیقت‌پور تصریح کرد: این مسیر جدید در وهله اول هم توجیه اقتصادی دارد و هم از توجیه فنی برخوردار است و در گذر از یک سطح صاف و هموار میتواند زمینه اجرایی خوبی را فراهم کند.
حال چندتاسئوال هم از مدیران ارشد استانی ومخصوصانمایندگان محترم مجلس
1- اقاجان برای پروژه ای که در شرکت نفت ادعا شده بود توجیه اقتصادی ندارد چرا حدود نزدیک به ده سال مردم رابه امید واهی امیدوار کردید و اینهمه هزینه نمودیداز سرمایه های مالی و اجتماعی استان؟
2- اقای حقیقت پور حالا براساس چه منطقی و براساس کدام مطالعه اقتصادی و فنی و .. خواستار ان هستید که محصول پروپلین را جایگزین اوره و امونیاک بفرمایید ؟ شاید هم فکر کردید این دفعه هم از طریق تولید پروپلین به مجلس میروید و در اخر دوره بعد یه محصول دیگر را جایگزین می فرمایید ؟!!!!
3- اگر پروژه راهن اردبیل از مسیر فعلی بدلیل فنی قابل توجیه نیست !!! بایستی یا این موضوع قبلا مطالعه نشده باشد و اگر مطالعه شده مطالعه درستی نبوده است بااین حساب بفرمایید که واقعا این استان اینقدر بی صاحب است که پروژه ای به مثابه راه اهن بدون مطالعه ویامطالعه غلط شروع شده و تا جایی که بر همگان مسلم است هزینه های فراوانی نیز از جیب این ملت در ان هزینه شده است .
چه برسرت آمده اردبیل و توراچه شده است ؟! که اینگونه بی محابا و بی اندیشه و متانت در تکاپویی ؟
آی اردبیل اندکی بخودت بیا !!!
فرزندی رشید و فرهیخته از خانواده ای اندیشمند و علم پرورت را از دست داده ای !
و بسی تاسف که این اتفاق نامیمون و دلخراش بانیش جوانی خطاکار از خانواده های همین این دیار بوده است .
و چه معلوم که خانواده او کیست و چگونه این اتفاق نامبارک را نظاره گرند !
و چه میدانی اگر این اتفاق جانسوز و نامبارک نمی افتاد آن فرزندت نیز آینده ای درخشان نداشت ؟!
یقیننا بیشتر از همه به استثنای خانواده مرحوم مغفور، اینان هم نگران وپریشان وهم عاجز و درمانده اند !!!
حال که آن عزیز که بسیاری به دستان مجرب و توانایش دل بسته بودندوامیدواربرای درمان ، از دست رفت .
واین هم باید برود !!! ...
تورا چه میشود ؟ چرا اندکی تامل و تفکر نمی نمایی ؟ !!!
تو که بار ها شاهد مرگ فرزندعزیزی بدست فرزندنابخرد دیگری بودی و این هم که آخرین نیست !
چرا نمیخواهی یکبار به خاطر این هم بدبیاریها بخودت بیایی و دنبال علت العلل باشی ؟ شاید مقصر خودت باشی !
اینان فرزندان تو اند ! تو اینها را پرورش دادی !!
حال وقت آن نیست که خود راببازی و اتفاقات را بدست حوادث بی حساب و کتاب بسپاری !
باید احساس مسئولیت کنی و اندیشه کنی که دیگر فرزندانت بار این مصیبت را با ندانم کاری و به من چه و تو را سنه نه ، بیشتر از این نکنند که واقعا قابل تحمل نیست و این هم گران است وهیچ هم زیبنده تو نیست !
خشت اولی که نماینده دولت تدبیرو امید دراستان اردبیل کج گذاشت !
انچه که دلیل بر تغییر است تامین منافع جمعی بر اساس ایده های جامعه گرایان است . و امری که بر تمام عقلا مسلم و اشکار این است که تفکر و عملکرد اقایون نماینده با دولت تدبیر و امید هیچ سنخیتی نداشته و این نمایندگان برآمده از تفکر دولت قبلی هستند که در اغلب اوقات حتی با پا گذاشتن بر روی عقیده خودشان و پشت کردن به نزدیکان وهم فکرانشان !!! در جهت تامین منافع زودگذرخودشان بوده اند ودر واقع نشانی از تدبیر که بر پایه جامع نگری ودوراندیشی استواراست ،درعملکردشان نبوده است.
حال با این اوصاف جای بسی تاسف است که نماینده عالی دولت تدبیر و امید دراستان در تغییر و یا عدم تغییر مدیران دستگاههای اجرایی بر اساس همدلی با مردم به سهوء یا خدای نکرده به عمد به جانب نمایندگانی متمایل شد که هیچ گونه اثری از همدلی در عملکردشان در این چند سال با مردم نبوده و همگان از هر صنف وتشکیلات بدون کوچکترین تردیدی بر این امر صحه می گذارند و تاسف بارتر اینکه برخی از افراد متشخص و صاحب نظر در امور از طرفداران ایده تدبیر و امید نیز این امر را مثبت تلقی کردند !
حال شما بایک دید علمی ومنطقی و بدور از هرگونه گرایش سیاسی در نظر بگیرید وقتی که ناظر(نمایندگان ) و عامل (دولتیها )هر دو در امری سهیم و دارای منافع مشترک باشند.که در هیچ قانونی ، عرفی و حکومتی ناظر و عامل را یکی قرارنمیدهند !
آیا غیر از تامین منافع خودشان چیزی را مدنظر قرار خواهند داد ؟
آیا این ناظر وعامل که هر دو بایستی برای مردم کار کنند و اصلا هردوبرای این حق الزحمه میگیرندومسندمربوطه را اشغال کرده اند ، میخواهند ویا میتوانند برای جامعه کار کنند ؟
آایا مدیرانی که بدون داشتن شایستگی و یا حتی درصورت داشتن شایستگی با هرایده و تفکری بدلیل برقرای رابطه با این نمایندگان و تامین نظرشان و دادن تعهد جهت تامین منافع این نمایندگان بر سر کار ماندند و یا امده اند میتوانند به فکر مردم باشند ؟
و تو خود که اگاهی وامیدوار!!! حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل و ....
غلبه عقلانیت و مذاکره بر جهالت و مجادله برای برای همه فرهیختگان این دیار مهرپرور مایه امیدواری و مسرت است . توافق هسته ای برهمه صلح طلبان عزیزوبزرگوار مبارک باد.
بخش های مختلف در اقتصاد استان را از یک نگاه کلی می توان به بخش های دولتی و خصوصی تقسیم نمود که هر کدام از اینها نیز بالطبع از لحاظ عملکردی وابسته به یکدیگرند و از عملکرد همدیگر در بسیاری از مواقع تأثیر می پذیرند.
اقایانی که تاکنون دو خط تحلیل درخصوص اوضاع سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی واجتماعی نداشته و درتمام عمر اداری اش بغیر از بله گویی و تایید سخنان و عملکرد مافوقهای خود چیزی درپرونده اش وجود ندارد بمانند اینکه هیچ مشکلی درجامعه ما وجود ندارد و ناشی از عملکرد ضعیف و بعضاغلط نبوده است ، این اشخاص ایا توان ارائه نظر در مجلس درمقابل نماینده های شهر بزرگ مخصوصانمایندگان تهران خواهند داشت اینان باچه توانی علمی وسیاسی وفرهنگی واجتماعی و شخصیتی خود را بعنوان کاندیدا جهت نمایندگی این مردم مطرح می کند این نشانگر توهم اینان نسبت به فهم شعور مردم نیست ؟
من در این دوسال هرچی فکر میکردم که چرا شورای اسلامی شهر اینهمه به سازمان فرهنگی وورزشی شهرداری اردبیل توجه ویزه داردو خبر خاصی از تشکیلات سرمایه گذاری ان نیست و چرا فعالیتهای فرهنگی و ورزشی وتربیتی شهرداری ازمجموع فعالیتهای نهادهای همچون سازمان تبلیغات اسلامی ، ارشاد اسلامی ، صدا وسیما ، تربیت بدنی اموزش و پرورش ، دانشگاهها ،ستاد امر بمعروف و نهی از منکر ، اقامه نماز ، بهزیستی ،اوقاف و خیریه ها و...بمراتب چشمگیرتراست ؟ حالا می فهم چرا؟ عزیزان من و شما نمی دونیم اقایون برنامه ریزی برای پیشرفت را خوب بلدند !!! ولی خوب این برنامه ریزی برای بلندمدت بوده که با استفاده ازامکانات شورا و شهر تشریف ببرند مجلس و از اونجا بهتر بتوانندبرای مردم شهر ما خدمت نمایند ! خواهشا بیاید یاریشان کنیم در این امر خطیر !
فعلا یه صلوات و تکبیر محکم برای سلامتی و موفقیتشان !
فعال و صاحب‌نظر حوزه اقتصاد اردبیل گفت: راه‌اندازی پتروشیمی در اردبیل هیچ توجیه اقتصادی ندارد و ما باید روی واحدها با توجیه اقتصادی و مزیت‌دار فکر کرده و روی آنها تامل کنیم.
به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل، حکمت نوراللهی صبح امروز در همایش اتاق فکر محیط زیست اردبیل اظهار کرد: ما به جای آنکه روی مزیت‌های استان در راه‌اندازی واحدهای تولیدی و صنعتی تمرکز کنیم روی واحدهایی تمرکز کرده‌ایم که هیچ مزیتی برای توسعه استان محسوب نمی‌شود و به جای واحدهای پاک و عاری از آلایندگی به سمتی حرکت کردیم تا با راه‌اندازی واحدهایی همچون پتروشیمی که هیچ توجیه و مزیت اقتصادی برای این استان ندارد درصدد ضربه زدن به برخی از مزیت‌ها نیز هستیم.
من خیلی دوست دارم و مایلم تفکرم کاندیدا برای مجلس داشته باشد.
من باتوجه به شناختی که از افراد فرهیخته و نخبه سیاسی در شهر خودمون دارم با دو بزرگوار صحبت کردم و امادگی خود را برای همراهی و حمایت بی قید وشرط از انها اعلام داشتم
ایده من برای توسعه و پیشرفت سرزمینم کارآفرینی است
وبرنامه ام حمایت فکری ، مالی ، اداری ، بانکی و سیاسی از کارآفرینان
