چرا در قرن 21 کاندیداهای مجلس رفتار منطقی و علمی ندارندو هنوز ....

بسی تاسف و درد آور است اقایانی که غافل و جاهل به جایگاهی اجتماعی والای خود در فکر کسب افتخار نمایندگی مردمانی فرهیخته و محفوظ به حیا و با سعه صدر هستند و حداقل توانایی آن را ندارند که حفظ ظاهر بکنند و بخاطر یک بازی بانتیجه کاملا غیر مشخص (انتخابات ) شخصیت خود را با رفتارهای سبک و زننده همچون حضور در مجالس ترحیم همشهریانی که دورترین نسبت رانیز با انها ندارند و تبانی با بعضی مداحان مقام وثروت و پول (مداحان واقعی همیشه مدح بزرگان دینی را می کنند نه هر تازه بدوران رسیده کم  شخصیتی که با قبول حقارت و تحقیر خویش قصد رسیدن به جایگاه رفیع دارد ) که دون شان یک فرهیخته و بزرگوار است ، پایین نیاورند و به هر وسیله ای متوسل نشوند چون که ادعا دارند در حد کاندیدا برای نمایندگی می باشند و این تحقیر نمودن خویش نه تنها ظلم به نفس خود است بلکه توهینی است به مردم که چقدر مظلوم شده اند چنین افرادی می خواهند نمایندگی شان را به عهده بگیرند !!! وای بر توکاندیدا ناشایست و حامیان ناشایستر از خودت که چنین رفتار سخیفی رادر این دوره که علم این قدر پیشرفته کرده وتو می توانی در خانه ات بشینی و دران واحد با هزار نفر بحث کنی و شایستگی هایت را اثبات کنی ، انجام میدهی و...
و اینچنین است که از قدیم گفته اند  بار کج ره به منزل نمی برد و برهمین اساس هیچ یک از نمایندگان اردبیل تاحالاخودشان پیشرفت نداشته اند فقط یک دوره نماینده بودند که علاوه بر اینکه کلی از خود هزینه کردند ، هزینه های زیادی نیز بر این دیار تحمیل کردند و بعد از اون دوره نمایندگی هم از چشم مردم افتادند بدلیل رو شدن گندیات شان و بدلیل نداشتن توانایی علمی و سیاسی هم نتوانتستند جایگاهی را درسطح کشوری برای خود دست وپا کنند. نمایندگان قبلی ما هیچکدوم درحد یک معاون وزیر نتونستندبالابروند، بماند وزیر یا استاندار و یاعضو مجمع و شورای نگهبان ومقام بالای کشوری !

هموطن بزرگوار و فرهیخته اردبیلی

هموطن فرهیخته وبزرگوار خصوصا شما که جوانی و پر از شور و شوق و با انرژی دارای علم و اندیشه و استقلال فکری و تعهد و در یک کلام نخبه رسانه ای ، علمی ، فرهنگی و....هستی قدر خویش را بدان . تویی که مسئولیت آینده نه چندان دور این دیار را بر عهده خواهی گرفت چه بخواهی و چه نخواهی مجبوری ! خود را و آینده این مرز و بوم را به کمترین بها معامله نکن ، مشاوری و کارگزاری در این دستگاه فشل و پر از تظاهر و غرض و کوته بینی که مسند نشین ان تکرار می کند سخنان قلمبه و سلمبه را که حتی معنی بعضی از کلمات را خیلی هایشان نمی دانند چه برسد به فهم جملات و تحلیل متن ، بهای کمی برای تو و آینده تو واین دیار است و شایدهم حق السکوت و یا حق التعریف و تمجید از عملکرد ناعملکردشان ، نپذیر و خود با اندیشه و استقلال خود بدنبال راه چاره باش و امید واهی به این مصلحت طلبان کوته بین نداشته باشد برای من وظیفه گفتن بود و مهم نیست تو از سخنم پند گیری یا ملال ! بعداز خیلی گذشت زمان فروشندگان یوسف فهمیدند که چه معامله جاهلانه ای کرده اند و یوسف را به بهای ثمن بخس یعنی چند پول سیاه فروختند و تو هم روزی به این میرسی و ان موقع خیلی دیر خواهد بود!! 

 دوست عزیز این روزها بعضی از جوانان فرهیخته این دیار که قدرت فهم و درک بالای دارند و قلمشان که میتواند روشنگر جامعه پر ازمسایل و مشکلات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی که ناشی از سو مدیریت افرادی خرد نگر و کوته بین می باشد و اینان از لحاظ استعداد افرادی فوق العاده هستند و در حقیقت سرمایه های انسانی انگشت شماراین جامعه می باشند گرفتار سمتهای دهن پر کن همچون مشاور فرهنگی ، مطبوعاتی و مشابه اینها گشته اند و در حقیقت معامله گر همه داشته های ارزشی شان و حق جامعه با بعضی از آقایان گشته اند احساس بدی دارم و مخاطب اصلی من در این پست هم ایشان می باشند که حواسشان باشد که این ره به ناکجا آباد میبردشان و حسرت بر گذشته دردی از هیچ کس دوا نمی کند!!

چه کسانی ازچالش واهی ایجاد شده بر سرمنطقه حیران سود می برند و به چه قیمت ؟!

انچه که مسلم است حیران ، استارا و اردبیل در نقطه ای ازایران واقع شده و همه جای ایران سرای ایرانیست و مردمان پاک و بی الایش این مناطق علاوه بر ایرانی بودن بدلیل همجواری ومشترکات فراوان فرهنگی و اجتماعی روابط بسیار نزدیکی و صمیمی  با همدیگر دارند و هیچ وقت حتی به فکرشان هم خطور نمی کرد که نحوه تقسیمات کشوری در این منطقه چگونه است و روزی باعث دلخوری و کدورت بین ایشان گردد! و از طرفی بر همگان مشخص است که تقسیمات کشوری سند مالکیت کسی و یا کسانی نیست بلکه تعیین کننده مسئولیت تامین امنیت و خدمات منطقه است .

عزیز و حورمتلی خبرچی و یازیجیلاریمیز آدگونوز شانلی و موبارک اولسون

بیر نیچه لحظه مندان قاباق بیر یرده دوام توتابیلمیرکن ، اوتراقی ترک ایتدیم .

 حس ایدیم اگرکی اوترسام بو چرپنان قلبیم یرنده قالابیلمیرکن الیم ایش ورجک .

هجمه سنگینی که برعلیه آیت الله هاشمی رفسنجانی شروع شده برآیندخوشی برای این کشور و مردم ونظام ندارد !

هجمه به شخصیتهای کشور هر چند همیشه بوده و نمی توان برشروع ان زمانی رامشخص نمود ،ولی شاید بتوان گفت که آغاز سیستماتیک وهدایت شده ان به انتخابات سال 84 ریاست جمهوری برمی گردد که از جانب افرادی برای بردن رقابت به هر طریق ممکن مورداستفاده قرارگرفت واز طرف بعضی از نهاد ها و سازمانهای عمومی وشبه عمومی خواسته و یاناخواسته مورد حمایت قرار گرفت و توانست برای خود به مثابه جریانی معمول در بطن جامعه بستری ایجاد کند و رفته رفته به دلیل 

بازیابی هویت شخصی تنها را ه رهایی از مشکلات ساختاری جامعه ایرانی

تا زمانیکه ما به بازیابی هویت خویش نپرداخته ایم که ان خود مستلزم تقبل هزینه بالایی است و سخت تر اینکه هزینه دادن برای این بیماری توهمی گریبانگیر شده ، برای توهم زدگانی همچو من و تو هیچ معنی دار نیست و بظاهر عین بی خردی است ، هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست بلکه هر روز باگذشت زمان بد و بدتر خواهد شد وخود ما به هیچ کهشاید عزیزانی بگویندما فنا شدیم و رفتیم هرچند منطقی نیست !!!
بلکه آینده گانمان را نیزبسان جامعه طاعون زده اعصار گذشته این توهم هویتی و معرفتی به تباهی و نابودی می کشاند !
می طلبد که جامعه به تعجیل و بی فوت لحظه ای بیدار شود و بخود آید و قهرمانی کند بسان همان پیشینیان که نه گمنامند ونه تعدادشان کم است ولی حیف که ما نشان آنان را بمرور گم کرده ایم و گم می کنیم ا!!! 
و برخیزد و با سرطان بی هویتی فرهنگی ، اخلاقی ،اجتماعی و سیاسی پنجه در پنجه افکند
و نه د رتقبیح ریا ، دروغ ، توهین ، دزدی ، فریب و... سخن بگوید بلکه عمل کند و بسان خورشید و آتش این ناپاکیها را از دامان جامعه بزداید وافسردگیهای ناشی از این توهمات را که کشنده تر از هر سمی و بمبی هست ازمیان بردارد و ...

به مناسبت 14مرداد صدور فرمان مشروطیت در سال 1285

آنچه که مسلم است ما بلحاظ فردی اگر از بسیاری ملیتهای جهان جلوتر نباشیم عقب نیستیم و از خیلی از انها از نظر فراست و ذکاوت بسیار سریم و گواه این مدعا موفقیتهای زیاد فردی ایرانیان در مسابقات علمی و در بعضی رشته های ورزشی و حتی در بعضی فعالیتهای اجتماعی ،اداری بین اللملی می باشد . و سرزمین ما هم که از لحاظ منابع خدادادی سرشار از ثروتهاست ، حالا بااین اوصاف چرا در قرن بیست ویکم در حالیکه از انقلاب مشروطه خواهی 110 سال بیشتر می گذرد و این انقلاب که بنوعی و یا به واقع برای مردم سالاری بوده و نشان از فرهیختگی و پیشرو بودن ما در ان زمان را دارد ،بگذریم از اینکه که ما ایران پیشرفته قبل از اسلام و بعداز ان را نیز وارثیم ، ما باید با یک چنین نظام حکومتی از لحاظ اداری ، سیاسی ضعیف و غیر قابل دفاعی مواجه باشیم ؟!!!
و راه حل چیست ؟ 
ایا باید قبول کنیم که خودمان بفنارفتیم؟ 
و برای آینده گانمان چه کنیم و یا چه توجیهی برایشان بیاوریم ؟

عشق ، محبت ، ارامش بر مبنای تفاهم بین انسانها

تنها خواست بانوان مهرپرور و مهر افرین از حیات  

بشر از ازل چه مرد و چه زن همواره در جستجوی راه هایی برای حاکم نمودن تفکرو اندیشه خود سوای درستی یا نادرستی ان بر زادگاه خویش بوده است و در این میان از تمام امکانات در اختیار خویش که مهمترین ان نیروی اندیشیدن و تعقل است ، بنحوی بهره برده است واگر ما براساس منطق و فکر و بدون غرض ورزی بخواهیم دراین مورد به داوری روی بیاوریم تصدیق خواهیم کردکه زنان ماهمیشه گامی از مردان جلوتر بوده اند و علیرغم امکانات بسیار کمی نسبت به مردان توانستند بسیاری از نتایج حاصل از تلاش بشری را بنحو معقولانه در جهت منافع خود و جمع خانواده ، اقوام ، هموطنان و حتی درمواردی جهانیان راهبر باشند هر چند که بعنوان راهبر دراکثر مواقع دیده نشدند!!! ولی در واقعیت اینان بودند که غیر مستقیم از طریق مردان این عمل را محقق نمودند و به نظر من این موفقیت برای زنان ناشی از مهر و محبت وعشق وجودی اینان نسبت به دنیای خودشان بدون کمترین توجه به خودخواهی محض بوده است و...

" ترکی حرف بزنم یا فارسی" ؟

از : بانوی فرهیخته اردبیل مژگان صیامی  

مقصــــــــــــــــــــــــــر، حجــــت الاسلام بود!

" ترکی حرف بزنم یا فارسی" ؟
این سوالی بود که حجت الاسلام و المومنین و المومنات آقای مـــــــــــــــولایی حین شروع نطق تاریخی شان! از حاضرین پرسیدند. (هفته ی اردبیل - مرداد 1394)
دوربین های بی زبان اما خوش غیرت! شاهد و گواه اند که مدعوین محترم، یکصدا رأی به (ترکی) دادند، چرا که زبان مخاطبین مراسم، قریب به نود درصد ترکی بود و از آنجایی که به روز اردبیـــــــــــــــــــــــــــــل!! تشریف آورده بودند، شاید انتظار می رفت که اردبیل را اردبیل وار پیش ببرند... که جناب مولایی بر خلاف نظر اکثریت عمل نموده، سخنان گهربارشان را به فارسی ادامه دادند! علی رغم اینکه میهمانانی هم از ترکیه و جمهوری آذربایجان و شمالغرب کشور بودند، که این حرمت شکنی (بی اعتنایی به نظر اکثریت) از کسی که تریبون در اختیارش بود! منجر به اعتراض شد... برداشت عوام الناس برایم مهم نیست و اینکه چه انگ و دنگ هایی پشت سرم نشخوار کنند! آنچه برای من قابل هضم نبود، توهیــــــــــــــــن به شعور جمع کثیر از سوی سخنران (بزرگه وار) بود! 
حال، سخن من اینجاست: آقای مولایی! جنابعالی روی چه حسابی سوال مربوطه را از حاضرین نمودید، جایی که قدرت عمل نداشتید... یا مفهوم اقلیت و اکثریت را در پاسخ گویی یا به تعبیری دیگر در رأی گیری نمی دانستید؟!

بررسی توجیه اقتصادی پتروشیمی اردبیل نویسنده: توحید مهدوی اردبیل ـ خبرنگار همشهری

بررسی توجیه اقتصادی پتروشیمی اردبیل

نویسنده: توحید مهدوی اردبیل ـ خبرنگار همشهری

29 شهریور ماه سال 85 با حضور مسئولان پتروشیمی اردبیل کلنگ‌زنی شد و امروز حدود 2 ماه به 9 سالگی مراسم کلنگ‌زنی پتروشیمی اردبیل باقی مانده است.....

1394/05/04

 29 شهریور ماه سال 85 با حضور مسئولان پتروشیمی اردبیل کلنگ‌زنی شد و امروز حدود 2 ماه به 9 سالگی مراسم کلنگ‌زنی پتروشیمی اردبیل باقی مانده است. اما سرنوشت این واحد تولیدی همچنان در‌هاله‌ای از ابهام است. اخیراً هم «حکمت نوراللهی» تحلیلگر مسائل اقتصادی و مدرس دانشگاه ادعا کرده است که پتروشیمی برای اردبیل توجیه اقتصادی ندارد. به همین دلیل با این مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی در استان گفت‌وگویی در این مورد داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

• اخیراً در جلسه‌ای ادعا کرده‌اید که پتروشیمی برای اردبیل توجیه اقتصادی ندارد. دلیل این ادعا چیست؟

در اکثر پروژه‌ها توجیه مالی را با توجیه اقتصادی اشتباه می‌گیرند در حالی که توجیه اقتصادی با توجیه مالی فرق زیادی دارد. پتروشیمی اردبیل احتمالاً توجیه مالی هم ندارد. چند دلیل هم برای این حرف خودم دارم. اولین دلیل هزینه‌های فرصت این طرح برای استان بسیار زیاد است به این صورت که با منابع مورد استفاده برای این طرح می‌توان طرح‌های مزیت‌دار بیشتری از این طرح به اجرا درآورد که دارای منافع بیشتری نسبت به این طرح هست.

چرا بیشتر اوقات مردم مااز انتخاب خود پشیمان بوده اند !

 انچه که مسلم است هر فرد عاقلی همیشه به دنبال اینده ای بهتر برای زادگاه  خود هست و در عقلانیت و ذکاوت مردم ایران زمین علی الخصوص هموطنان اردبیلی که در اکثر مشاغل و مناصب در سطح کشور و حتی خارج از کشور افراد موفقی بودند شکی نیست و ما بسیارمردان و زنان بزرگ اردبیلی در جای جای این کره خاکی داشتیم و داریم که زبانزد و شهره عام و خاص بودند وهستند و افتخارات فراوانی رانیز برای ما خلق نموده اند ولی چرا دیارما در این موضوع بخصوص که مطمئنا از اساسی ترین و تاثیرگذارترین امر در بحث توسعه پایداروپیشرفت و ابادنی است و میتوانست ضمن احقاق حقوق حقه این دیار به تقویت سرمایه های اجتماعی که سرمایه ارزشمندی در عصر حاضر بشمار می اید منجر شود ، متاسفانه هم انتخاب کننده گان و هم انتخاب شوندگان یعنی مردم و نمایندگان همیشه ناموفق بودیم و مصداق منطقی این امر عدم انتخاب برای چند دوره یک فرد است . منطق حکم می کند یک نماینده برای بار دوم با توجه به امکانات موجود در اختیارش براحتی بتواند در انتخابات پیروز باشد در صورتیکه هیچ یک از نمایندگان مادر طول سالیان دراز نه تنها براحتی و حتی کسانی که برای بار دوم منتخب بودند با صرف هزینه های فراوان و حتی بداخلاقی ها توانسته  اعتماد قسمتی حداقلی از مردم راکسب نمایدو هیچ وقت انتخاب برای دوم براحتی امکانپذیر نشده است که انهم برای یکی دو نماینده و در دوره های اولیه که نه چنین امکاناتی در جهت اطلاع رسانی بوده و نسبتا حساسیت بدلایل بعضی مسایل بنیادی کم بوده است ،ولی در دوره های اخیر اصلا این امر اتفاق نیافتاده و هر نماینده ای فقط یکبار توانسته اعتماد مردم راجلب نماید .

 انچه که مسلم است ماهمیشه انتخابهای خود بر مبنای این ملاکها انجام دادیم :

 فلانی ادم متدینی است و صداقت دارد !!!

 فلانی مدیر اجرایی خوبی بوده و فلان پروژه را خوب بثمره رسانده است !!!

 فلانی پزشک حاذق و یامهندس خبره ای است و مردم دار است !!!

فلانی ادم شجاعی است و براحتی حرفهایش رامیزند حتی نا مربوط !!!

 فلانی با افراد بالانشین ارتباط نزدیکی دارد و با انها رابطه دوستانه دارد و حتی رفت وامد خانوادگی !!!

  و معیار های اینچنینی فراوان .....

ولی  هیچ وقت این معیار ها را در نظر نگرفتیم که :

ایشان از چه زمانی وارد دنیای سیاست  ، فعالیتهای اجتماعی ، فرهنگی ومدنی شده است ؟ و آیا سیاستمدار و فعال اجتماعی و مدنی هست ؟

  ایشان چقدر به مسایل داخلی و خارجی اگاه است و چه تجربه علمی و عملی در این زمینه دارد ؟

 ایشان ایا قدرت تجزیه و تحلیل مسایل را دارد و میتواند تشخیص بدهد که نیازهای چندسال بعدجامعه چیست چون برای اینده  میخواهد تصمیم بگیرد نه برای گذشته و حال

ایا ایشان تا کنون چندمقاله و تحقیق در خصوص مسایل اساسی اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه داشته اند اصلا ایشان به این مسایل اشراف دارد ؟ 

 ایشان ایا انقدر به خودش اطمینان دارد که در مقابل افراد مطرحی کشوری عرض اندامی بنماید و نظر خود را ابراز نماید ؟

 ایا ایشان الفبای سیاست ، اقتصاد ، فرهنگ و جامعه شناسی رابلد است ؟

 ایا ایشان میتواند درقالب یک سیاستمدار خبره ظاهر شود تابتواند نظر خود را به کرسی بنشاند؟

دو کلمه حرف حساب با اقایان شاغل در پستهای مدیریتی استان که بنظر همان شاغل بودن شان ناشی از اشغال است !

دو کلمه حرف حساب با اقایان شاغل در پستهای مدیریتی استان که بنظر همان شاغل بودن شان ناشی از اشغال است !

منصور حقیقت‌پور امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اردبیل، ‌اظهار کرد: در راه‌اندازی پتروشیمی اردبیل جلسات متعددی را در ماه‌های گذشته با همراهی وزیر نفت شاهد بودیم و بالاخره تصمیم نهایی بر این شد تا تولید پتروشیمی اردبیل از اوره و آمونیاک به محصول پروپلین تغییر پیدا کند.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه وزارت نفت مدعی بود که تولید اوره و آمونیاک صرفه اقتصادی ندارد و ظرفیت تولید این محصول بیشتر از نیاز داخلی است، قرار بر این شد تا با تکمیل پتروشیمی اردبیل محصول تولیدی متفاوت باشد
وی همچنین به پروژه راه‌‌آهن اردبیل و اظهارات صریح، شفاف و حرفه‌ای وزیر راه و شهرسازی در این زمینه اشاره کرد و گفت: همان‌گونه که بنده نیز اعلام کرده بودم راه آهن اردبیل فاقد مطالعات دقیق است و با عبور از مسیر رانشی هزینه‌های سنگینی را به همراه دارد.
وی افزود: ما از وزارت راه مجوز گرفتیم تا یک مهندسی ارزش در مسیر راه‌ آهن بستان‌آباد، سراب،‌ نیر، سرعین و اردبیل انجام شود که فردا قرار است این مهندسی ارزش با حضور اساتید دانشگاه‌ها و دو نماینده علمی و فنی که ما معرفی کردیم، به انجام برسد.
حقیقت‌پور تصریح کرد: این مسیر جدید در وهله اول هم توجیه اقتصادی دارد و هم از توجیه فنی برخوردار است و در گذر از یک سطح صاف و هموار می‌تواند زمینه اجرایی خوبی را فراهم کند.
حال چندتاسئوال هم از مدیران ارشد استانی ومخصوصانمایندگان محترم مجلس 
1- اقاجان برای پروژه ای که در شرکت نفت ادعا شده بود توجیه اقتصادی ندارد چرا حدود نزدیک به ده سال مردم رابه امید واهی امیدوار کردید و اینهمه هزینه نمودیداز سرمایه های مالی و اجتماعی استان؟
2- اقای حقیقت پور حالا براساس چه منطقی و براساس کدام مطالعه اقتصادی و فنی و .. خواستار ان هستید که محصول پروپلین را جایگزین اوره و امونیاک بفرمایید ؟ شاید هم فکر کردید این دفعه هم از طریق تولید پروپلین به مجلس میروید و در اخر دوره بعد یه محصول دیگر را جایگزین می فرمایید ؟!!!!
3- اگر پروژه راهن اردبیل از مسیر فعلی بدلیل فنی قابل توجیه نیست !!! بایستی یا این موضوع قبلا مطالعه نشده باشد و اگر مطالعه شده مطالعه درستی نبوده است بااین حساب بفرمایید که واقعا این استان اینقدر بی صاحب است که پروژه ای به مثابه راه اهن بدون مطالعه ویامطالعه غلط شروع شده و تا جایی که بر همگان مسلم است هزینه های فراوانی نیز از جیب این ملت در ان هزینه شده است .

چه برسرت آمده اردبیل و توراچه شده است ؟!

چه  برسرت آمده اردبیل و توراچه شده است ؟! که اینگونه بی محابا و بی اندیشه و متانت در تکاپویی ؟

آی اردبیل اندکی بخودت بیا !!!

فرزندی رشید و فرهیخته از خانواده ای اندیشمند و علم پرورت را از دست داده ای !

و بسی تاسف که این اتفاق نامیمون و دلخراش بانیش جوانی  خطاکار از خانواده های همین این دیار بوده است .

و چه معلوم که خانواده او کیست و چگونه این اتفاق نامبارک را نظاره گرند !

و چه میدانی اگر این اتفاق جانسوز و نامبارک نمی افتاد آن فرزندت نیز آینده ای درخشان نداشت ؟!

 یقیننا بیشتر از همه  به استثنای خانواده مرحوم مغفور، اینان هم نگران وپریشان وهم عاجز و درمانده اند !!!

حال که آن عزیز که بسیاری به دستان مجرب و توانایش دل بسته بودندوامیدواربرای درمان ، از دست رفت .

واین هم باید برود !!!  ...

تورا چه میشود ؟ چرا اندکی تامل و تفکر نمی نمایی ؟ !!!

تو که بار ها شاهد مرگ فرزندعزیزی بدست فرزندنابخرد دیگری بودی و این هم که آخرین نیست !

 چرا نمیخواهی یکبار به خاطر این هم بدبیاریها بخودت بیایی و دنبال علت العلل باشی ؟ شاید مقصر خودت باشی !

اینان فرزندان تو اند ! تو اینها را پرورش دادی !!

 حال وقت آن نیست که  خود راببازی و اتفاقات را بدست حوادث بی حساب و کتاب بسپاری !

باید احساس مسئولیت کنی و اندیشه کنی که دیگر فرزندانت بار این مصیبت را با ندانم کاری و به من چه و تو را سنه نه ، بیشتر از این نکنند که واقعا قابل تحمل نیست و این هم گران است وهیچ هم زیبنده تو نیست !